سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره

مثلا امروز بیادش اهنگ دلسوز من باش معین گوش دادم و گریه کردم  بجز تخت شونت کجا سر بذارمتو دلسوز من باش به جای رسیدمکه راهی ندارم تو دلسوز من باشچراغ کدوم شب تن سر پناه کدوم خونه ایعزیز دل من هوادار بغ سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

‏آدمـ بایـد یڪیو داشتـه باشـه 
ڪه با بَغَـل ڪردنش همـه چیـو 
فرامـوش ڪنـه حتّـی خودشو ...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

ندارم و نداشتم هیچ وقت همچین کسی رو که تو بغلش انقد حالم خوب باشه که همه چیو باهاش فراموش کنم خوشبحال اونا که دارن 

سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

چند روزه بی جهت احساساتی شدم و دلم یکی مثه خودمو میخواد که دیوونه شم کنارش و پایه دیوونه گی هام باشه که انقدر بخندم از ته دل فکم درد بگیره و اشک از چشام بیاد 

ولی به این نتیجه رسیدم که همون همچین کسی نباشه حال من بهتره چون تلخی از دست دادن بد جوری هنوز زیر زبونم حس میشه 

حال خوبم نباید وابسته به کسی شه باید خودم خودتو شارژ کنم کاری کنم انرژی مثبت بگیرم از ادمای اطرافم خیری ندیدم 

دیگه ازشون انتظار هیچی ندارم 

سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

این بهمن میتونست یاداورد خاطرات عاشقانه ما باشه روزی که اولین بار بهم از حس متفاوتت گفتی ۱۲ بهمن اولین شبی که تا سپیده صبح بیدار بودیم و از همه چی گفتیم اولین بار که بهم گفتی دوستت دارم بیست پنج بهمن  سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

‏میدونی هربار چشاتو میبندی چشاش بیاد جلوی چشات یعنی چی؟

 

سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...

مگر میشود یک نفر را انقدر نداشت اما بی نهایت دوست داشت ؟! 

 

سکوت کن سکوت کن سکوت حرفه اخره...